پنجشنبه ۰۱ آذر ۰۳
۳۴ بازديد
۰ ۰

ماساژ لاغری امروزه به یکی از روش های عامه پسند برای لاغری تبدیل شده است و در عین حال یک ورزش نیز محسوب می شود. برای بسیاری از افراد کاملا لذت بخش است خدمات ماساژ با تمام فوایدی که به همراه دارد را دریافت کنند و در عین حال به کاهش وزن و لاغری دست یابند.

اما آیا این روش راهکار مناسبی برای لاغری است؟ چگونه باید آنرا انجام داد تا نتیجه مطلوبی را برای کاهش وزن به همراه داشته باشد؟

مجله ورزش و زیبایی ماورای سلامت را برای به دست آوردن جامع ترین دانش در این حوزه به یاد داشته باشید.

مقدمه ای بر ماساژ لاغری

ماساژ لاغری یکی از راه های ارائه شده توسط متخصصان در زمینه لاغری موضعی است که امروزه بسیار پرطرفدار شده است. این نوع از لاغری موضعی به دلیل غیر تهاجمی و بی خطر بودن، در بین کسانی که به دنبال لاغری به خصوص لاغری موضعی هستند، موضع فعالی دارد.

مطالب مرتبط با ماساژ لاغری

ماساژ لاغری علاوه بر لاغری موضعی به بهبود وضعیت سلولیت ها نیز می پردازد. مسئله دیگری که درباره این نوع به خصوص از لاغری موضعی مطرح می شود این است که ماساژ لاغری چه کاری انجام میدهد یا چه معجزه ای دارد که انواع رژیم ها و ورزش کردن از آن برخوردار نیستند.

برای پاسخ به این مسئله باید عرض کنم که لاغری با استفاده از ماساژ یک معجزه نیست و در برخی از وب سایت ها درباره اثرات آن مبالغه میشود. از طرفی ماساژ لاغری در کنار ورزش برای لاغری، تاثیر بیشتری خواهد داشت.

باید عرض کنم که افراد مختلف، ویژگی های بدنی مختلفی دارند و بازخورد هر کسی در برابر روش های مختلف لاغری متفاوت خواهد بود.

ماساژ لاغری چه تفاوتی با ماساژ های دیگر دارد؟

در این جا باید عرض کنم که ماساژ لاغری و تکنیک های آن با دیگر انواع ماساژ فرق چندانی ندارد. اما در ماساژ لاغری تمرکز فرد ماساژ دهنده بر روی نقاط مورد نظر برای لاغری است تا با افزایش خون رسانی به این بخش ها به کم کردن چربی تجمع یافته در این ناحیه کمک کند.

تکنیک های ماساژ لاغری

هر نوع از ماساژ، در واقع شاخه اختصاصی شده مجموعه ای از تکنیک های ماساژ مادر یا اولیه (حرکت های سراندن، مالش دادن، ورز دادن و ضربه زدن) است. در ماساژ لاغری هم از این تکنیک های اولیه استفاده می شود ولی تمرکز آنها بر روی نقاط مورد نظر است.

 

1. حرکت سراندن یا افلوراژ

این حرکت به عنوان مقدمه ماساژ لاغری شناخته میشود. در این حرکت کف دست ها در یک جهت سُرانده میشود و در هنگام بازگشت به نقطه آغاز کمی فشار سطحی وارد میشود. در حرکت سراندن گردش خون موضعی بالا می رود و نقاط مورد نظر برای تکنیک های بعدی آماده می شوند.

 

2. حرکت مالش دادن

در این حرکت کف دست در طول ماهیچه مورد نظر به صورت طولی حرکت میکند و در واقع اصطکاک، باعث گرم شدن ناحیه و بالا رفتن جریان خون موضع میشود.

 

3. حرکت ورز دادن

این حرکت معمولا بر روی نشیمنگاه، بالای پاها و مناطق با حجم عضلات بالا انجام می شود. این تکنیک شامل فشرده کردن سپس رها کردن عضلات میشود و در نهایت باعث بالا رفتن جریان خون موضعی، گرم شدن بافت ها و بالاخره افزایش خاصیت ارتجاعی عضلات می شود.

 

4. حرکت ضربه زدن

این حرکت شامل ساطوری زدن و نیشگون گرفته است. در هر دو این حرکات ضربه باعث واکنش ماهیچه میشود. این نوع از حرکت در ماساژ لاغری کاربرد چندانی ندارد و معمولا برای انواع دیگر ماساژ استفاده میشود.

مراحل ماساژ لاغری برای قسمت های مختلف

مانند هر ماساژ دیگری، ماساژ لاغری هم مستلزم تمهیدات اولیه ای است که می توان از این تمهیدات به آماده سازی اتاق ماساژ، تهیه تشک و ملحفه های تمیز و سفید رنگ، استفاده از عطر و عود برای خوشبو کردن فضا، موسیقی آرامش بخش و روغن های گیاهی اشاره کرد. پس از آماده سازی فضا،  بر روی ماساژ ناحیه مورد درخواست تمرکز میشود.

آموزش ماساژ لاغری پهلو و شکم

در این ماساژ پس از دراز کشیدن فرد به صورت طاق باز(به پشت) کار آغاز میشود. ابتدا دست های خود را چرب کنید و با استفاده از کف دست و سر انگشتان (حرکت سُراندن) از پهلو ها به سمت ناف حرکت میکنیم. این حرکت را برای 4 تا 5 دقیقه در جهات مختلف انجام دهید.

  • سخت ترین قسمتی از بدن که لاغری آن به تلاش فراوانی نیاز دارد، شکم و پهلوها هستند. اما برای این موضوع راهکارهای متعدد و موثری وجود دارد که می توان از آنها بهره گرفت. برای این منظور پیشنهاد می کنیم به مقاله لاغری شکم و پهلو بدون ورزش فقط با 3 راهبرد موثر مراجعه کنید تا راهکارهای موثری را در اختیارتان قرار دهد.

ماساژ لاغری برای ران ها

این ماساژ به این صورت است که فرد باید به پهلو دراز بکشد و با دست چرب شده با روغن، از بالای ران (پایین تر از مفصل لگن) به طرف پایین (تا زانو) با فشار متناسب کشیده شود. سپس این حرکت را برای پای دیگر باید تکرار کرد. زمان ماساژ برای هر پا بین 3 تا 5 دقیقه است. این حرکت به ویژه برای از بین بردن سلولیت های ناحیه ران بسیار مفید است.

ماساژ لاغری برای بازو ها

در بانوان یکی از محل های تجمع چربی بازو ها هستند. برای از بین بردن و کم کردن چربی های این ناحیه از ماساژ دورانی همراه با روغن ماساژ میتوان بهره برد. این ماساژ به نوبت به مدت 3 تا 5 دقیقه برای هر کدام از دست ها انجام میشود.

موارد استفاده از ماساژ لاغری

به طور کلی ماساژ لاغری برای کسانی که دچار بیماری های مانند آرتروز که درگیر کننده مفاصل است ورزش کردن برای آنان دشوار است، توصیه میشود. این روش کاهش سایز برای کم کردن چربی شکم برای بعد از زایمان که ورزش کردن امکان پذیر نیست کاربرد بسیار مفیدی دارد.

به طور کلی به افرادی که سالم هستند و توانایی استفاده از دیگر راه های لاغری را دارند پیشنهاد میشود از ماساژ لاغری در کنار سایر روش های لاغری مانند استفاده از دستگاه های لاغری، ورزش، استفاده از رژیم های لاغری و قرص های لاغری بهره ببرند.

ماساژ لاغری در واقع کار دستگاه های لاغری را انجام میدهد ولی سرعت عملکرد ماساژ لاغری بسیار پایین تر از دستگاه لاغری است.

چند جلسه ماساژ لاغری مناسب است؟

به طور کلی افراد با هم متفاوت هستند و طبیعت متفاوتی دارند حتی اگر قد و وزن یکسانی داشته باشند. آب و هوای محل تولد، شرایط زندگی و عادات غذایی که هر فرد دارد به مرور زمان طبیعت یک آن را تعیین میکند.

به طور کلی برای 2 تا 3 جلسه در هفته استفاده از ماساژ لاغری پیشنهاد می شود و در طی بازخورد بدن فرد نسبت به ماساژ، تعداد جلسات کم میشود یا افزایش داده میشود.

بهتر است تعداد جلسات از 2 تا 3 جلسه در هفته بیشتر نشود؛ چون ممکن است باعث خستگی بدن شود و یا منجر به عادت کردن بدن به شرایط جدید شود و ماساژ لاغری اثر خود را از دست بدهد.

نکاتی که باید برای ماساژ لاغری در نظر داشت

 

با توجه به اینکه اکثر افراد برای ماساژ لاغری قسمت های مختلف بدن و به ویژه لاغری شکم اقدام می کنند لازم است تا نکاتی را در رابطه با انجام ماساژ در نظر داشت. به موارد زیر برای قبل و بعد از ماساژ لاغری توجه کنید:

  • در صورت احساس درد در قسمتی از بدن حتما باید آنرا به ماساژور اطلاع دهید.
  • دردهای شکمی برای انجام ماساژ لاغری شکم باید جدی گرفته شوند.
  • وجود هر گونه لخته خون در پاها، بیماری های قلبی و همینطور کلیوی باید به ماساژ دهنده اطلاع داده شود.
  • مواردی از قبیل فشار خون، پوکی استخوان و التهابات بدنی نیز بهتر است برای پیشگیری از مشکلات جدی در نظر گرفته شوند.
  • انجام ماساژ روی نواحی سرطانی و دارای تومور ممنوع است و به ویژه اگر سرطان به شکل سرطان غدد لنفاوی باشد و احتمال انتقال آن به سایر نقاط وجود داشته باشد.
  • انجام ماساژ برای قسمت هایی از بدن که با عفونت همراه هستند ممنوع است و ممکن است باعث سرایت عفونت به سایر قسمت ها شود.
  • بهتر است به هیچ وجه بعد از صرف غذا ماساژ انجام نشود.

 

سخن پایانی

به طور کلی ماساژ لاغری به تنهایی برای گرفتن نتیجه بهتر توصیه نمیشود. در کنار ماساژ بهتر است تمرینات سبک ورزشی هم انجام شود. ماساژ به تنهایی برای افرادی که به دلیل ناتوانی جسمی و بیماری قادر به ورزش کردن نیستند، پیشنهاد میشود. قطعا عالی ترین روش، ورزش برای لاغری شکم می باشد و این حرکات هوازی برای لاغری در اندازه توان فرد باید انجام گیرند.

بهتر است برای ماساژ دادن از روغن های گیاهی مرغوب استفاده شود. بهترین روغن برای ماساژ لاغری، روغن های با طبیعت گرم مانند روغن کنجد، زیتون، بادام تلخ و شیرین توصیه میشود. اگر هدف از ماساژ لاغری و تسکین دردهایی مانند دردهای آرتروزی است بهتر است از روغن های ترکیبی که خاصیت تسکین دهندگی دارند استفاده شود. از این دست روغن های میتوان به روغن سیاهدانه با پایه روغن زیتون اشاره کرد که برای تسکین درد های آرتروزی بسیار مفید است.

 

 

 

https://list.ly/tobimetz3/lists

https://letterboxd.com/TobiMetz3/

https://www.bitsdujour.com/profiles/ISIp1c

https://devpost.com/tobimetz3

https://www.mapleprimes.com/users/TobiMetz3

https://logopond.com/TobiMetz3/profile/571947/?filter=&page=

https://www.misterpoll.com/users/4921815

https://www.wattpad.com/user/TobiMetz3

 

 

 

۳۶ بازديد
۰ ۰

ویژگیهای چربی مورد استفاده در خوراک دام و طیور



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

ویژگیهای چربی مورد استفاده در خوراک دام و طیور
۴۲ بازديد
۰ ۰

کارت ویزیت آرایشگاه زنانه در سایز 6*9



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

کارت ویزیت آرایشگاه زنانه
۳۳ بازديد
۰ ۰

در این کتاب آموزشی به آموزش کندلهای شمعی (کندل استیک) به همراه تفسیر آنها در بورس پرداخته شده است و شما با مطالعه آن می توانید، خرید و فروش سهم خود را در بورس راحت تر انجام دهید



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

کندلهای شمعی روش تفسیر با این نمودارها در بورس
۳۰ بازديد
۰ ۰

3 free bedtime stories for kids

 

 

Hansel and Gretel Story for kids

 

 

 

z3_ky0l.jpg

 

In a green forest, there was a woodcutter living there by his wife and his two kids. His son’s name was Hansel and his daughter’s name was Gretel. They were very poor. There were times that they even hadn’t something to eat for a day. One day, our poor woodcutter didn’t have enough money for a loaf of bread.

So when the night came, he started to think and think. At the end, he whispered to his wife:

What will happen to us? We can not feed our kids. they are starving.

I know the solution dear! Said the wife. We will take the kids deep in the forest early in the morning. we will ignite a fire for them and we will give each of them a loaf of bread. Then we will leave them for good. They will never find us again and with this plan, we will get rid of them.

Oh no wife! I can not imagine how I’m gonna do that! I can’t leave my kids alone in the forest! Wild animals will find them and swallow them in a moment.

You stupid man! Yelled the wife! Then the four of us will die out of hunger! You better start and make the coffins.

After a while, the man seemed convinced.

OK! But I really am sad for my poor kids.

Not being able to sleep because of hunger, Hansel and Gretel heard what their step mom planned for them. they cried quietly. Gretel said:

This is the end of our story! We are going to die tommorow!

Be quiet Gretel and don’t afraid! I’ve got this.

He waited until both their parents went to sleep. Then he got up, put on his jacket and slipped out from the back door. He stood near the garden, where the white stones were shining under the moon’s light! He picked up as many stones as he could and filled his pocket with them.

Then he turned back to the house and said to his sister:

Keep calm dear and sleep in peace! God will never forget us!

next morning, just before the sunrise, the step mom came and said:

Wake up! Wake up you lazy kids. We have to go to the forest and cut woods for your father.

Then she gave each of them a bread and said:

This is your dinner. Don’t eat it until then!

Gretel take the bread and hide it under her apron, because Hansel had his pocket full of stones. Then they started their journey to the forest. In their way, Hansel took a stone from his pocket every now and then and dropped it on the ground.

When they reached the heart of the forest, they collect wood with their father and used it to make a fire to keeping them warm. When the fire was ready, The step mom said:

Now lie down and rest kids. Your father and I will collect woods and when we were ready to go, we will wake you up!

After a while, they became tired and fell sleep. When they finally woke up, it was night. Gretel started crying and said:
OMG! How shall we get of this forest?

Don’t even think about it sis! Wait a little bit, when the moon rises, we will easily find our way to home.

And when the full mon got up, Hansel took Gretel’s hand and started to follow the white stones that were shining like silver. They walk all the night and next morning, they reached their house. They knocked the door. When the wife opened the door and saw Hansel and Gretel, she said:

You naughty children! How many hours you slept in the woods! We thought you’ll never come back.

But their father was so happy for seeing his kids once again.

Not very long after, another scarcity came to that area. Gain the children heard their step mom talking to their father:

Everything is finished! We just have a half a loaf and after that we will die! We have to get rid of the kids! This time we will take them even deeper in the woods so they will never find us again.

The man wasn’t happy with this at all! He whispered:

I’d rather to share my last morsel with my kids.

But the tricky step mom didn’t listened to him at all and finally managed to convince him to redo the plan.

Children heard this conversation completely. When the parents went to sleep, Hansel got up and wore his jacket. He wanted to go and pick up more white stones, but the step mom had locked the door. Hansel didn’t manage to get out but he started to comfort his little sister:

Don’t cry little sis! Go to sleep! I’m sure God will help us!

Next morning, the step mom came and woke them up and gave each of them a little piece of bread. even less than before. On they way to the woods, Hansel crumbled the bread in his pocket and every now and then, he dropped a crumb on the ground.

Hansel strewed bread crumbs all along the road. Woman take them deep deep into the forest. Where they never been before in their short lives. Then again they collect wood and made a large fire. The step mom said:

Sit here, you children, and when you are tired you can go to sleep; we are going into the forest to cut wood, and in the evening, when we are ready to go home we will come and wake you up.

So when noon came Grethel shared her bread with Hansel, who had strewed his along the road. Then they fell sleep, and the evening passed, and no one came for the poor children. When they woke up it was dark night. Hansel comforted his little sister:

Wait a little, Gretel, until the moon gets up. We will be able to find our way by the bread crumbs I scattered on the road.

So when the moon rose they got up, but they there were no bread crumbs on the ground, cause the birds of the forest and of the fields had come and eat them. Hansel thought they might find the way all the same, but they could not.

They walked that night, and the next day from the morning until the evening, but they could not find the way back to their home, and they were starving, for they had nothing to eat but the few berries they could pick up.

When they got very tired and decided to lay down under a tree and sleep.

It was now the third morning since they had left their father’s house. They were always trying to get back to it, but instead of that they only found themselves farther in the wood, and if help had not soon come they would have been starved.

 

 

 

Cinderella Story for kids

 

 

 

Once upon a time, there lived a poor servant girl named Cinderella. She was a patient, tender and kind girl. His days were long and tiring. Full of the most boring and worst housework.

Washing the floor, washing the clothes, dusting the shelves and cooking food were the tasks that she had to do during the day. Cinderella was forced to work from morning to evening without receiving a single Penny.

Cinderella’s mother died when she was very young, and her father remarried soon after. But his new wife was a nasty woman. She had two daughters from her previous marriage who were as naughty as she was.
They tormented poor Cinderella terribly every day. One day, when Cinderella was sweeping the ashes from the fireplace, they mocked her and sang:

Poor girl, poor girl
Her face is black, burnt and ugly

Even though her stepmother and half-sisters had tormented her for years, she had never once disrespected them or tried to take revenge on them. She did not wish them ill at all.
She patiently did the housework, hoping that when she grew up she could run away and start the wonderful life she longed for.

One day when Cinderella was working at home, someone knocked on the door. Cinderella hurriedly opened the door. Behind the door stood a short, fat man dressed in royal robes and holding an important scroll.

The old man opened the scroll and began to read:

It is my duty to announce that the king has sent an official invitation to all the young ladies of this land to attend the important royal celebration in the palace.

Hearing this, Cinderella’s stepsisters pushed her to a corner and stood in front of the fat man. The man continued to read:

His Highness the Crown Prince is looking for a suitable lady for marriage. He wants to meet all the girls of this land to find true love. Please come to the palace on Saturday at 8 pm.

The little man turned, mounted his horse, and galloped off. Two knights also followed him closely.
The half-sisters closed the door and gave a loud shout of joy.
Cinderella’s stepmother entered the room.
She said impatiently:

What is the reason for all this happiness?

Oh…mom…we’ve been invited to the royal party and I’m sure one of us will be chosen as the new princes.

The stepmother replied with a mocking smile:

Of course you do, what prince wouldn’t want to marry my sweet and precious children!

Cinderella was desperately trying to quiet them down a bit. Because she knew in her heart that any prince would rather live alone for the rest of his life than to blacken his fortune by marrying these rude girls.
The stepmother turned to Cinderella and shouted:

Why did you stop and look? Prepare the clothes.

Cinderella nodded and said:

Yes Mam!

Cinderella wanted more than anything to go to the royal party. But she did not dare to ask permission from her wicked stepmother, because she knew that the wicked stepmother would not give her this permission. So she busied herself with housework and of course preparing her half-sisters’ dresses.

The evening of the royal royal feast arrived.
A magnificent horse-drawn carriage pulled up to the front door of the house, and the half-sisters, dressed in their hand-embroidered dresses, entered the carriage with much pomp and show.
Cinderella looked at them with great sadness and sighed deeply.

She said to herself:

If I could only have one wish for the rest of my life, it would be to attend a royal party and get away from the dreaded and boring housework for just one night.

Suddenly, a great light appeared in the sky.
A small fairy appeared in front of Cinderella, holding a small wand.

Fairy said happily:

Your wish will come true!

Cinderella asked in surprise:

what?

I will fulfill your wish; Because I am your fairy godmother. Oh, how much you have suffered in silence all these years. You have a kind soul. A kind and patient young lady.

Cinderella exclaimed happily

Oh I can’t believe it!!

But suddenly a frown appeared on her face.

But I’m not ready, Fairy Godmother. My clothes are cotton and my shoes are torn. I can’t be in the palace like this!

Fairy Godmother said with a smile:

Don’t worry, Cinderella. All I need to make your wish come true is a pumpkin, a rat, two mice and four grasshoppers.

Cinderella looked very confused.

So hurry up dear. hurry up!!

Cinderella ran and prepared everything that the fairy godmother said.
First, Cinderella went to the garden and came back with a big and ripe pumpkin. The fairy godmother tapped it once with her wand and in an instant the pumpkin turned into a magnificent golden carriage.
Then, Cinderella returned a mouse from the mouse trap in the kitchen.
Fairy godmother said:

Great dear, now if you don’t mind putting them on the carriage seat for me

Cinderella quickly did this.

The fairy waved her wand again. The two mice that Cinderella found in the barn turned into two servants in classy clothes. The four grasshoppers turned into four magnificent white horses.

said the fairy godmother

And now for the final magic…

And she hit Cinderella on the shoulder with her wand.
A spark rose. The old clothes she was wearing a moment ago suddenly changed. Cinderella sparkled in a magical, sparkly gown fit for a princess. Cinderella looked at her feet. He was wearing a pair of very beautiful glass shoes that glowed in the dark.

Fairy godmother cried:

Amazing!!! But remember that at 12 o’clock at night, this magic spell will be broken and your clothes will turn into old clothes.

Cinderella said as she kissed her fairy godmother on the cheek

I understand. And thank you very much for the great favor you have done to me Fairy Godmother!!

Cinderella entered the carriage and drove to the royal party.

As the golden carriage passed through the palace gates, trumpets sounded and Cinderella was given a royal welcome.
All the ladies were amazed at her magnificence.
As she entered the ballroom, the prince was immediately struck by Cinderella’s elegance and the warmth of her smile.
The prince approached.
He bowed his head slowly and extended his hand and said:

Ma’am, would you do me the honor to dance with you?

Cinderella said with dignity and kindness:

Sure! I will be so happy.

The orchestra started playing.

Everyone in the ballroom was staring at them. Cinderella’s stepsisters were watching this scene, but Cinderella had changed so much that they didn’t recognize her at all. Instead, they stared at Cinderella with envy.
From that moment on, the prince only had eyes for Cinderella. They danced the whole night in each other’s arms and enjoyed each other’s company.
Many hours left.
9 pm
10 pm
11 pm
Suddenly Cinderella looked at the clock. It was one minute to midnight and he only had one minute to break the spell.
He told the prince

 

 

The Little Mermaid Stories for kids

 

 

 

My dear little friends! I’m gonna tell you the little mermaid story!

Once upon a time, far and deep in the ocean, where the water is shiny and blue, lived a sea king who had six mermaid daughter. Five of them were happy and cheerful while the youngest one was deeply sad and no one hadn’t seen her smile.

The little mermaid wanted to see the surface world! She loved to see green trees and blue sky. Because of that she always swam to the top of the ocean to enjoy the surface world’s view. She felt depressed when she couldn’t see the above world.

Georgios fish, beautiful shells and all the colorful creatures in the sea were always trying to make her smile but they usually failed. Even her father’s bedtime stories couldn’t cheer her up.

One night, the little mermaid swam to the top of the ocean when others were sleep. It was a stormy night and waves were crashing into rocks. The lightning stroke to a ship which was rolling in the ocean. The little mermaid saw a man beside the ship, signaling for help.

She swam and helped him quickly. She brought him to the shore and rested him on sands. The little mermaid fell in love with the young man in that short time. So she started to sing a song with his magical voice for the prince. And then she came back to the ocean.

She was so much in love with the young man that she couldn’t stop thinking about him. So he decided to go and visit the seashore witch and ask her to grant a wish.

The little mermaid wanted to dance and walk on the surface world. she wanted to feel the warmth of the sand. The witch. who was cunning and tricky, stirred her potion with an evil smile.

I will grant your wish! But I’ve got one condition! She said. I will give you the ability to walk and dance. But you’ll be no longer be able to talk and sing. If the prince doesn’t confess to his love for you in three days, your voice will be mine forever!

I agree! I accept your condition!

 

But let me tell you about the prince! He remembered one and only one thing about his rescuer! Her magical voice.

So my little friends, the witch transformed our little mermaid. After she transformed she went to the shore and sat on the warm sand where the prince was looking for her rescuer. prince didn’t remember our little mermaid:

Who are you? OH! You can’t walk?! Let me help you.

So, the prince took the little mermaid to his palace! On the second day, when little mermaid and prince were sailing on the ocean, prince decided to confess his love to her, but before he get a chance, the evil eels of tricky wish, attacked the ship.

The tricky witch who knew this, hid little mermaid’s voice in a seashell and hung it to her neck. Then transformed herself into a beautiful young woman! Then she started singing on the seashore. when the prince heard that magical voice, he was convinced that the tricky witch is her rescuer. so he decided to marry her!

But our little mermaid had many good friends! seals and fish! they decided to uncover witch’s evil plan! They attacked the witch and managed to break the chain of the neckless! Now it was the time! Our little mermaid got her voice back! She now could tell the prince who she truly was!

But on that moment, the sun set and the third day finished! Little mermaid’s legs turned into a tail and the witch grab her and took her into the deep water of the ocean!

The brave prince, who now knew the true story, went and followed the witch and battled her and defeated her!

Source:

Moonzia.com

youtube.com

۳۴ بازديد
۰ ۰

three free and cute kids stories

 

 

 

 

Thumbelina fairy tale story for kids

 

 

z2_4cto.jpg

 

Today my little listeners, I’m gonna tell you the story of Thumbelina!

Once upon a time, there was a woman living alone in a distant village. She was feeling only after the tragic death of her husband. She always wanted a child, but she hadn’t any. One day, she decided to visit her good friend who was also a witch.

The witch, gave her a grain of barely and said:

go home and plant this.

so the woman did so.

The very next day, a beautiful Tulip flower had grown from the grain. It was so beautiful. the woman hadn’t seen any flower like this in her life. When the flower blossomed, there was a pretty little girl inside it. The girl was no bigger than a thumb.

The woman fell in love with the girl and named her: Thumbelina

Thumbelina took away the woman loneliness. Woman would always tell her stories during the day. Sometimes woman would made a boat out of tulip petal which Thumbelina could row in a plate of water with it!

The woman made a bed with a walnut shell and a blanket out of rose petal for her. So Thumbelina had a soft and cozy bed to sleep every night.

One night, While Thumbelina was sleeping, a frog came by and see her through the window!

Wow! Such a beautiful girl! She would be a great bride for my son! He thought to himself.

So he grabbed Thumbelina and headed back to his house. Seeing his future bride, his son was happy.

I will marry her, daddy! But first, I have to build her a beautiful house.

Ok son! So until then, I will put her on the water lily in the middle of the pond so she doesn’t run away.

 

 

So the frog put Thumbelina on the lily leaf in the middle of the pond.

Thumbelina tried so hard to escape, but she couldn’t. So she burst into tears. Two minnows who were sitting under the leaf, heard her crying:

Why are you crying little girl? They asked. What’s the matter?

Thumbelina started to tell her story. When she finished, minnows decided to help her. They started nibbling the lily stem. It was soon after when the stem broke and the leaf floated away with Thumbelina.

But Thumbelina’s happiness didn’t last long. An ugly Beetle came and took Thumbelina to his house! The beetle called his friends and showed them his pretty new prisoner. But they weren’t happy to see Thumbelina!

Oh my friend! You should let her go! She is very different from us. She doesn’t belong here. you better let her go. Said his friends.

So the beetle dropped our Thumbelina in the long grass and flower.

Although she was happy that she was free from her captors, she didn’t know her way back to home! Days came by and she would eat the pollen of the flowers and drink the dew from their leaves.

One day as she was walking, she accidently saw a house that was made of mud. Its entrance was strange and round. She knocked one the door and waited. After a while, a mouse opened the door.

Hello little guest! I think it’s cold out there! Do you wanna come in? Said the mouse.

Yes! thank you!

So what is your story tiny girl?

Thumbelina started to tell the whole story for her new friend.

Don’t worry at all! You can stay here as long as you want.

So Thumbelina started her new life in her new house. She wanted to be useful, so she would cook food every day and tell stories for little mouse.

One day, when Thumbelina was cooking, mouse came by and said:

I invited a good friend of mine. He is one of the richest mice ever.

So Thumbelina cooked a delicious dinner. That night, all three of them talked and had a great time at the dinner table. The rich mouse fell in love with Thumbelina and said:

I will marry you! I want you to come with me and visit my house!

Thumbelina had no choice, So The three of them headed to the house of the rich mouse. in the middle of their journey, they reached a tunnel where they found an injured swallow.

What is he doing down here?! He should be in the air! Said the rich mouse rudely and kicked the swallow!

Thumbelina was shocked.

How could anyone treat another like this! Oh dear! She thought!

 

 

So she ran away when she got a chance. She hid behind a rock and waited for the mouse to go! Then she came back and took care of the swallow until he was fine and healthy again. It was spring and the swallow was able to fly again.

I have to go and find my family! They went to a warmer place! come with me! We’re gonna have so much fun! Said the swallow!

But Thumbelina had enough adventure! So she said goodbye to the swallow and he flew away!

months passed and Thumbelina was still wandering in the nature when she stumbled upon the rich mouse again!

OH my beloved tiny bride! I’ve been looking for you for months! Now that I found you, you have to marry me!

Thumbelina knew that there is no way out of this!

OK! But please let me spend just one day more in the open air before coming with you to your underground house.

As she was spending her last hours in the open field, she heard a familiar voice:

Come! Come away with me where your sprit will always be free! Said the swallow!

Happy of meeting her old friend, she agreed to go on a trip with him. She hopped on his back and they took of. They flew over forests, oceans and lands!

When they reached the land of flowers, The swallow landed Thumbelina on a beautiful rose petal and said:

This is the kingdom of flowers! And This is their king!

He was a handsome young king with a pair of wings who was surrounded by lovely flowers. The king immediately fell in love with Thumbelina!

 

 

 

Puss in Boots story for kids

 

 

 

Once upon a time, a poor miller lived with her three sons. Years has passed and the miller of our story got old and died. He left nothing for his sons except a mill, a donkey and a cat. The oldest boy took the mill. The middle one took the monkey. So The cat was the youngest boy share.

Well! The youngest boy whispered, I will eat this cat and make some gloves with its fur! And that is the end of it! I won’t have anything else and I will die out of hunger!

The cat, who was listening stated to talk:

OH dear master! Don’t be sad at all! Just give me a bag and a pair of boots! The will show you that I’m not such a bad inheritance!

The boy, who saw many trick from the cat over all that years, which it performed to catch mice like pretending to be dead or hiding in the grain. So he thouth:

It doesn’t seem impossible that this cat could help me!

So he gave his bag to the cat and spend his last coins for buying a pair of boots for it!

looking gallant in the boots, he put bran and corn in his bag and put it around his neck. Then he slept near rabbit nest, pretending to be dead. He waited for innocent rabbits to come around and look for corn and bran.

Not very long after, a stupid naughty rabbit came and jumped into his bag. The Puss quickly closed the bag. Happy with his caught, He went to the palace and asked for talking to the emperor!

OH! His Majesty! I brought you a warrior rabbit! My proud master, Marquis of Carabas, ordered me to present to you.

Tell your master that I thanked him and he does me a great deal of pleasure.

After that, Puss again hid in the cornfield, holding still his bag open, and when a brace of partridges ran into it he closed the bag and caught them both. He went and made a present of these to the king, as he had done before of the rabbit. The king, in like manner, received the partridges with great pleasure, and ordered him some money for drink.

In this way, the cat continued for two or three months to bring presents to the king, always saying that they were from his master, the Marquis of Carabas. One day in particular, he heard at the palace that the king was planning to drive in his carriage along the river bank, and he decided to take his daughter with him. The Princess was the most beautiful girl in the kingdom.

Puss in Boots said to his master:

Follow my lead and your future is made. You have to but go and wash yourself in the river, in the place that I shall show you, and leave the rest to me.

The youngest son did the exact him, without knowing why or wherefore. While he was washing, the king passed by, and the cat began to cry out:

Help! Help! My Lord, Marquis of Carabas, is drowning!

At this noise the king put his head out of the coach window, and finding it was the cat who had so often brought him such good things, ordered his guards to run quickly to the aim of his Lordship, the Marquis of Carabas.

While they were helping the poor Marquis out of the river, the cat came up to the coach and told the king that while his master was washing, there came by some Thieves, who took his clothes:

Thieves! Thieves! He moaned!

This tricky cat had hidden the clothes under a great stone. The king immediately commanded the guards of his wardrobe to run and prepare one of his best suits for the Lord Marquis of Carabas.

The king was very happy to meet the Marquis of Carabas. The Miller’s boy looked really handsome in royal clothes. The king’s daughter took a secret glimpse to him. And soon, she fell in love with him because of his manners and good look!

The king invited him to sit in the coach and ride along with them. Celebrating the progress of his project in his heart, the cat started to march before the coach. after a while, He saw countrymen who where mowing a meadow:

OH you kind hearted people! I order you to tell the king that this meadow belongs to my master, Marquis of Carabas, or I will command those guards to kill you all!

Moments later, The king asked the countrymen:

Who owns this meadow that you are mowing, people?!

To my Lord Marquis of Carabas! answered they altogether, since the cat scared them to death!

You see, your majesty, said the Marquis, this meadow gives a plentiful harvest every year!

They started moving again. The Puss who was still walking in front of them, met with some reapers, and said to them:

Good people, you who are reaping, you have to tell the king that all this corn belongs to the Marquis of Carabas, I’ll order those soldiers to kill you.

The king, who passed by a moment after, wished to know to whom all that corn, asked the reapers:

Who does own this corns?

To my Lord Marquis of Carabas, replied the reapers.

Then the king said:

Let us now head to your castle.

 

 

See more: free kids stories

 

 

Dinokids at the stadium story for kids

 

 

 

That day Dim Dim and his friends gathered around the square!
DimDim said excitedly:
I’m going to tie a Dinocity flag around my neck and wear a tasseled hat!

Dinosol said:
So I will wear my beautiful s*******t and colorful wig.

I really love football! I go to Sangi Stadium to see all the matches! We will definitely have a lot of fun this time! said Dinomani.

Yeah! Sure! Aha! Is your seat number written on your ticket?

DimDim said:
Yes! My seat number is 879!

My seat number is 877!
Hooray! So we sit together! What is your seat number?

Dino Money said with a big smile:
Seat number 7!

Dinosol and Dim Dim said together:
What?? You must be joking!!!

No! Why joke?!

Dinosol said:
The seat number seven is very close to the field! That is a VIP seat!

Yes! I have bought a VIP ticket!

Dim Dim said with regret:
Good for you!

But Dinosol said:
After all, there is nothing special! It is the same football match! But he will be a little closer!

Dinomani said:
Does not matter? You sit at the end of the stadium and I sit right next to the field! I can touch the match ball!

Dim Dim said:
Are you really telling the truth? I also like to sit there!

Dinomani said:
Come on! Buy a ticket for the VIP seat! This way we can watch the game together!

Yes! Yes! I’m gonna do the same thing!

Dinosol said:
DimDim! DimDim! Don’t buy a ticket! You have a ticket! The VIP ticket is very expensive, it also shows the same match!

Dinomani said boredly:
You keep repeating yourself! DimDim don’t listen to her! You have a lot of savings! Go take it from your savings and let‘s buy you a ticket!

DimDim, who really wanted to sit in the VIP seat, ran and went home! The whole house was crowded! His father was preparing himself for the match! He had spread flags and colorful hats on the ground and was trying them one by one. When he saw his son, he said:
 

 

 

Source: moonzia.com

۳۴ بازديد
۰ ۰

چاپ و بسته بندی مواد غذایی در سال 1402

z1_f22g.jpg

 

صنعت چاپ و بسته بندی یکی از صنایع زیربنایی در کشورهای در حال توسعه است. نقش مهمی در توسعه صادرات، تجارت و روابط اقتصادی بین کشورها دارد.

برای نشان دادن وضعیت این صنعت، در حال حاضر کشورهایی در جهان هستند که با تقویت صنعت چاپ و بسته بندی تبلیغاتی می توانند درآمد زیادی از تجارت جهانی کسب کنند.

اما در مقابل این دسته از کشورها، کشورهای دیگری در جهان وجود دارند که علیرغم مزیت های اقتصادی در تولید بسیاری از محصولات، صرفاً به دلیل عدم وجود یک محصول قوی از بخش بزرگی از بازار مصرف جهانی کنار گذاشته شده اند. ایران بدون هیچ تعارفی در رتبه اول این کشورها قرار دارد. شواهد موجود نشان می دهد که در حال حاضر برخی از صادرکنندگان ایرانی محصولات خود را با کمترین قیمت جهانی به کشورهای شناخته شده صنعت بسته بندی می فروشند و این محصولات را با چند برابر قیمت خرده فروشی مجددا بسته بندی می کنند.

 

نقش چاپ و بسته بندی در روی فروش محصولات

تبلیغات تاثیر زیادی بر فروش محصول دارد. امروزه بسته بندی آنها یکی از راه های تبلیغ و بازاریابی محصولات می باشد. تبلیغات رایگان و خلاقانه را می توان روی کاغذ کادو انجام داد. شما می توانید محصولات و خدمات خود را از طریق تبلیغات به مشتریان معرفی کنید. امروزه چاپ اطلاعات بسته بندی محصولات یکی از مهمترین ابزارهاست. اما باید در این کار تخصص لازم را داشته باشید و روش درست و مناسب را انتخاب کنید.

زمانی که نام محصول، ترکیبات و اجزای آن، تاریخ مصرف، تاریخ ساخت و انقضای محصول، شرایط نگهداری آن و موارد مفیدی از این دست بر روی بسته بندی درج شود، اعتماد مشتری را جلب می کند. در عین حال نوع چاپ و بسته بندی نیز در این زمینه نقش بسزایی دارد. هرچه طراحی نوآورانه و خلاقانه تر باشد، توجه بیشتری را به خود جلب می کند. پس فقط محصولات خود را بسته بندی نکنید. سعی کنید تکنیک های جدید و مدرن، طراحی به روز و غیره را در بسته بندی قرار دهید تا توجه مشتری را به خود جلب کنید. کیفیت محصول نیز در جلب اعتماد مشتری نقش دارد.

 

نقش بسته بندی در صادرات

با رقابت شدید در بازار بین المللی، بسته بندی محصولات بسیار مهمتر از قبل شده است. در این بازارها، تولیدکنندگان و صادرکنندگان به انواع بسته بندی، طرح ها، چاپ و ... توجه زیادی دارند و آنها را یکی از ابزارهای بازاریابی خود می دانند. طراحی بسته بندی نقش مهمی در این امر ایفا می کند. طراحی خلاقانه به ما امکان می دهد نظرات مشتریان بیشتری را جلب کرده و محصولات خود را رقابتی تر کنیم. نکته دیگری که در زمینه صادرات و نقش بسته بندی می توان به آن اشاره کرد، اهمیت بازیابی و استفاده مجدد از بسته بندی محصولات به ویژه بسته بندی مواد غذایی است.

امروزه موضوع محیط زیست و حداقل آسیب های وارده بسیار مورد بحث قرار گرفته است تا بتوان بسته بندی را بازیافت کرد و بیش از پیش به چرخه طبیعی بازگرداند.

 

سخن آخر

بسته بندی بخشی از فروش است و تا حدودی می توان آن را جزء مهمی از آن دانست. اهمیت بسته بندی و استفاده از سلفون opp در این است که با انجام صحیح آن می توانید موفق تر از رقبای خود در بازار باشید. بسته بندی عالی با طراحی منحصر به فرد، چاپ و نوع کاغذی که در تولید آن به کار می رود، نقش مهمی در جلب اعتماد و توجه مصرف کنندگان دارد. بسته بندی باید به گونه ای باشد که بتواند به عنوان یک ابزار تبلیغاتی رایگان و کاربردی با محافظت و جلوگیری از آسیب به محصول به ویژه محصولات غذایی و دارویی، فروش را افزایش دهد.

 

۳۰ بازديد
۰ ۰

تحصیل در کانادا همراه با روش و شرایط

 

 

بسیاری از دانشجویان با دلایل گوناگون این روز‌ها به فکر مهاجرت تحصیلی هستند. اما باید توجه داشت که کشور مقصد، دانشگاه و نوع اپلای تحصیلی می‌توانند انتخاب‌های تاثیرگذاری باشند. تحصیل در کانادا آرزو و رویای خیلی از دانشجویان و حتی دانش آموزان است که با توجه به سطح علمی بالا و شهریه‌ی دانشگاه‌های این کشور، به نظر دست نیافتنی میرسد اما اگر از راه و روش درست مراحل را پیش ببرید، مهاجرت تحصیلی به کانادا، تبدیل به یک رویای صادقه می‌شود. اگر می‌خواهید مسیر پر پیچ و خم تحصیل در کانادا را شروع کنید، در ادامه با ما همراه باشید.

 

آشنایی با کشور کانادا

کانادا کشوری در قاره‌ی آمریکاست که با توجه به شرایطی که در اختیار مهاجران قرار داده، تبدیل به یک گزینه‌ی مناسب و محبوب شده تا بسیاری تلاش کنند به روش‌های مختلف، اقامت دائم و حتی موقت این کشور را اخذ کنند. شرایط ویژه و بسیار خوب فرهنگی، اقتصادی، آب و هوایی و البته سیاسی کانادا، و سطح بالای علمی دانشگاه‌ها باعث شده تا افراد زیادی در مقاطع مختلف، برای تحصیل در کانادا هدف گذاری کنند.

بهترین کشورها برای تحصیل

اگر بخواهیم کشورها را بر اساس مزیت‌هایی که برای دانشجویان ایرانی دارند رتبه‌بندی کنیم، با توجه به معیارهای اقتصادی، علمی و فرهنگی، لیست ما با لیستی که شامل بهترین مقاصد جهان برای تحصیل باشد متفاوت خواهد بود. در ادامه به بررسی مزایای چند کشور که پذیرای دانشجویان بین المللی هستند، می‌پردازیم؛

آمریکا

دانشگاه‌های آمریکا هم از نظر تعداد دانشجویان بین‌المللی و هم سطح علمی آن‌ها، رتبه‌ی اول را در جهان دارد اما نسبت به امکاناتی که ارائه می‌کند، هزینه‌های زیادی برای دریافت ویزای تحصیلی آن وجود دارد که همین مسئله آمریکا را از لیست اولویت‌های بسیاری از ایرانیان، خارج می‌کند.

پرتغال

پرتغال درست در مقابل آمریکا قرار دارد و بر خلاف سطح آموزشی، مزایا و تسهیلات مناسبی را در اختیار دانشجویان بین‌المللی قرار میدهد تا فشار اقتصادی کمتری را تحمل کنند؛ عدم نیاز به مدرک زبان و امکان دریافت ویزای همراه، از دیگری مواردی است که پرتغال را به یک مقصد خوب برای مهاجرت تحصیلی تبدیل کرده است.

استرالیا

استرالیا هم از کشورهایی است که میزبان خوبی برای دانشجویان بین المللی و ایرانی می‌باشد. آب و هوای بی نظیر و طبیعت دلنشین این کشور، ارائه‌ی بورسیه‌های تحصیلی گوناگون و رتبه‌ی جهانی قابل قبول بسیاری از دانشگاه‌های استرالیایی، باعث شده تا تحصیل در استرالیا گزینه‌ی جذابی به نظر برسد.

ایتالیا

این کشور با خدود ???? دانشجوی ایرانی تبار، از محبوب‌ترین کشورها برای مهاجرت تحصیلی ایرانیان به نظر میرسد. اپلای تحصیلی ایتالیا به سرمایه‌ی زیادی نیاز ندارد؛ چرا که این کشور تسهیلا و وام‌های دانشجویی مختلفی ارائه می‌دهد تا با دغدغه‌ی مالی کمتری در آنجا تحصیل کنید؛ جالب است بدانید ایتالیا ابداع کننده‌ی بسیاری از روش‌های تدریس دانشگاهی است که این موضوع گواهی بر سطح علمی دانشگاه‌های این کشور می‌باشد.

کانادا

و امّا تحصیل در کانادا ؛ اپلای در دانشگاه‌های کانادا برای دانشجویان از سر تا سر دنیا، یک هدف مهم محسوب می‌شود. تقریبا همه‌ی دانشگاه‌های این کشور دارای رتبه‌ی جهانی بالا هستند و می‌توان گفت، قوی‌ترین سیستم آموزش را دارند. در عین حال علی رغم کیفیت بالا و امکانات بسیار کاربردی دانشگاه‌ها، شهریه‌های دور از ذهن و عجیب ندارند. یک فاکتور مهم که تحصیل در کانادا را جذابتر می‌کند، این است که به گزارش OCED، دانشجویان بین المللی این کشور سهم زیادی در بالا نگه داشتن سطح علمی دانشگاه‌ها دارند و این به آن معناست که دانشجویان بین المللی دچار تبعیض نمی‌شوند و درست به اندازه‌ی دانشجویان کانادایی امکان رشد و پیشرفت دارند.

 

مقاطع تحصیلی مختلف در کانادا

شما میتوانید در هر مقطعی از تحصیلات، برای مهاجرت تحصیلی اقدام کنید اما برخی آسانتر و کم هزینه تر و برخی گرانتر و پیچیده‌تر هستند. در این بخش سعی کردیم تمامی مراحلی که میتوانید برای اپلای تحصیلی در آنها اقدام کنیم را توضیح دهیم.

دوره کالج

این دوره، کمی از فضای آکادمیک فاصله داشته و بیشتر برای ورود به بازار کار و تقویت مهارت‌های گوناگون مناسب است. برای گذراندن این دوره، ارائه‌ی رزومه‌ی تحصیلی و مدرک زبان الزامی است امّا اپلای برای این مقطع تحصیلی به علت ریسک عدم پذیرش بالا، شاید بهترین روش مهاجرت تحصیلی به کانادا نباشد.

x1_dpqh.jpg

پری مستر یا دوره‌ی مقدماتی لیسانس

 این دوره با عنوان آماده سازی علمی فعالیت می‌کند و مناسب افرادیست که از لحاظ سطح علمی و زبان، موفق به اخذ پذیرش دانشگاه برای دوران لیسانس یا فوق لیسانس نشده‌اند.

 

بیشتر بدانید: شرایط تحصیل در قبرس شمالی

 

دوره لیسانس

 تحصیل در مقطع لیسانس در کانادا، تنها نیاز به مدرک پیش‌دانشگاهی دارد. مزیت این مقطع آن است که می‌توانید با میانگین درآمد ?? دلار روزانه، کار دانشجویی داشته باشید. لازم به ذکر است که امکان اخذ بورسیه تحصیلی در مقطع لیسانس، نزدیک به صفر است.

 

دوره فوق لیسانس

 مهاجرت تحصیلی به کانادا در این مقطع تحصیلی بسیار رایج‌تر از مقطع لیسانس است. تفاوت دوره‌ی فوق لیسانس در کانادا با ایران، در روش‌های متفاوت گذراندن آن است. به طوریکه شما می‌توانید جدای از حالت ترکیبی مرسوم در ایران، تنها با ارائه‌ی ریسرچ و پروژه و یا فقط با گذراندن واحدهای درسی، مقطع فوق لیسانس را بگذرانید. برای اپلای، به آیلتس حداقل ? و معدل لیسانس ?? نیاز خواهید داشت.

 

دوره‌ی دکترا

 اکثر دانشجویان ایرانی برای مهاجرت تحصیلی، در مقطع دکترا اقدام می‌کنند. چرا که گرفتن فاند و کمک هزینه‌ی تحصیلی در این دوره راحتتر از مقاطع پایینتر است. جهت اپلای برای دوره دکترا، باید جدای از آیلتس ?.? و معدل بالای ?? لیسانس و فوق لیسانس، یک رزومه‌ی علمی-پژوهشی قابل قبول نیز داشته باشید.

 

مدارک مورد نیاز برای تحصیل در کانادا

در هر مقطع تحصیلی، مدارک خاصی نیاز است که اگر قصد مهاجرت تحصیلی به کانادا را دارید بهتر است از حالا به فکر تنظیم و دریافت آن‌ها باشید. در جدول زیر به برخی از این موارد اشاره می‌کنیم.

 

 

مقطع تحصیلی

نمره آیلتس

مدارک مورد نیاز

کالج

تمکن مالی- نامه پذیرش

لیسانس

مدرک فارغ التحصیلی 12 ساله-تمکن مالی- نامه پذیرش

فوق لیسانس

6 الی 6.5

لیسانس با معدل 14-تمکن مالی- نامه پذیرش

دکترا

6 الی 6.5

لیسانس و فوق لیسانس با معدل 14- تمکن مالی- نامه پذیرش

 

 

اعتبار دانشگاه‌های کانادا

اکثر دانشگاه‌های این کشور، رنکینگ جهانی مناسبی داشته و اعتبار مدرک آن‌ها بسیار بالاست. به همین علت است که تحصیل در کانادا، رویای دانشجویان سرتاسر جهان است. در جدول زیر رتبه‌ بندی دانشگاه‌‌های کانادا را از منظر Times و Qs مورد بررسی قرار می‌دهیم که رفرنس خوبی برای تعیین اعتبار دانشگاه‌های کانادا خواهد بود.

 

نام دانشگاه

رتبه Times

رتبه Qs

Toronto

18

26

British Colombia

37

46

McGill

44

27

McMaster

140

140

Montreal

111

111

Alberta

125

126

Ottawa

162

230

Calgary

201-250

235

 

 

شرایط مهاجرت تحصیلی به کانادا

شرایط مختلفی می‌توانند امکان پذیرش شما در دانشگاه‌های کانادا را کم یا زیاد کنند که در ادامه به شرح برخی از این موارد میپردازیم.

 

شرایط سنی

شرط سنی تحصیل در مقاطع مختلف متفاوت است؛ مثلا در مقطع کارشناسی سن خاصی تعیین نشده اما اگر اختلاف زمانی زیادی از آخرین مدرک تحصیلی شما تا روز اپلای وجود داشته باشد، باید توجیه و توضیح قانع کننده‌ای در این باره ارائه دهید. اگر برای ارشد قصد اپلای دارید، نباید از فارغ التحصیلیتان بیش از ? سال گذشته باشد و در نهایت برای دکترا، محدودیت سنی وجود ندارد.

 

سطح زبان

همانگونه که گفته شد برای تحصیل در مقطع کارشناسی نیازی به مدرو آیلتس نیست اما برای ارشد و دکترا باید آیلتس حداقل ? داشته باشید. برای برخی رشته‌ها در برخی دانشگاه‌ها هم نیاز به تسلط بر زبان فرانسوی دارید.

 

شرط تمکن مالی

برای اپلای تحصیلی کانادا، باید هزینه‌ی یک سال زندگی که حدود ?? هزار دلار است را در حساب خود داشته باشید. البته این مبلغ کافی نیست و از آنجایی که ایران از کشورهای پرریسک محسوب می‌شود، گردش مالی و دیگر مدارک شما نیز توسط سفارت مورد بررسی قرار می‌گیرد تا اطمینان حاصل شود که توانایی اقتصادی برای تمکن مالی خود و همراهتان را دارید.

 

اخذ تاییدیه

برای اقدام به مهاجرت تحصیلی به کانادا، باید از یک دانشگاه معتبر تاییدیه بگیریر. از طرفی پیش از اقامت موقت، باید تعهد بدهید که پس از اتمام تحصیل، این کشور را ترک خواهید کرد.

 

رشته‌های پرطرفدار کانادا

هر دانشگاه و کشوری، در یک سری رشته‌های تحصیلی پیشرو و زبانزد است و نیا بازارکار به آن‌ها گسترده‌تر می‌باشد. در کانادا به ترتیب رشته‌های زیر از محبوبیت و اعتبار بیشتری برخوردارند؛

  • علوم مدیریتی
  • مهندسی نفت و شیمی
  • اقتصاد
  • روانشناسی
  • زمین شناسی
  • مهندسی نرم افزار
  • مدیریت کسب و کار
  • پزشکی و داروسازی
  • مهندسی عمران
  • مهندسی مکانیک

 

هزینه‌ی تحصیل در کانادا

قبل از اپلای تحصیلی کانادا، بهتر است اطلاعات مناسبی درباره‌ی شهریه‌ی دانشگاه‌های کانادا به دست آورید. دانشگاه‌های کانادا به نسبت سطح علمی و امکاناتی که دارند، شهریه‌ی معقولتری در مقایسه با آمریکا و انگلستان دریافت می‌کنند.هزینه‌ی تحصیل در کانادا ، به استان، دانشگاه و رشته‌ی تحصیلی بستگی دارد؛ اطلاعات جدول ذیل تنها به صورت میانگین و تقریبی مطرح شده است:

 

 

مقطع تحصیلی

حداقل شهریه

حداکثر شهریه

لیسانس

22000$

66000$

فوق لیسانس

9000$

63000$

 

 

از آن جایی که شهریه‌ی مقطع دکترا فرد به فرد متفاوت است و اختلاف زیادی را شامل می‌شود، نمیتوان به راحتی برای آن سقف و کفی تعیین کرد.

 

هزینه‌های زندگی در کانادا

همانطور که میدانید، کانادا کشوری گران شناخته شده که هزینه‌های روزمره‌ی آن بالاست. همین مسئله ممکن است باعث نگرانی شما برای مخارج دوران دانشجویی شود. جدول زیر به شما کمک می‌کند تا بتوانید هزینه‌های ماهیانه دانشجویی در کانادا را برای خود تخمین بزنید.

 

 

عنوان

هزینه حدودی

اجاره ماهیانه آپارتمان تک خواب

915$

خوراک روزمره

280$

حمل و نقل

88$

بیمه درمان

40$

کتاب و جزوه

35$

تفریحات

60$

 

 

میانگین درآمد به تفکیک شغل در کانادا

علی رغم مواردی که در ? تیتر قبلی به آن اشاره شد، لازم است بدانید که درآمد مشاغل مختلف در کانادا بالاست و در اکثر مواقع کفاف یک زندگی با امکانات عالی را می‌دهد.

در رابطه با درآمد کار دانشجویی لازم به ذکر است که به عنوان دانشجو تنها اجازه‌ی ?? ساعت کار کردن را دارید که کار کردن خارج از حوزه‌ی دانشگاه، نیازمند شرایط خاصی است؛ حقوق کار ساعتی دانشجویان بین ?? الی ?? دلار است. در ضمن co op یا همان دوره کارآموزی برای دانشجویان کانادا شامل دریافت حقوق می‌شود.

 

منابع:

 

شرایط تحصیل در کانادا با گلچین

۴۱ بازديد
۰ ۰

خرید چسب بتن برای استخر و آب بندی


چسب بتن برای استخر یکی از موارد مهم در کاربردهای چسب بتن است. چسب بتن یکی از محصولات جانبی صنعت بتن است که کاربرد و خواص گسترده ای در بتن دارد. چسب بتن بر اساس ترکیبات مختلف تهیه و مصرف می شود. از جمله خواص چسب بتن می توان به افزایش کشسانی، افزایش چسبندگی، ترک نشدن، کاهش نفوذپذیری یا عایق رطوبتی، افزایش مقاومت خمشی و … اشاره کرد.

بهترین چسب بتن برای استخر و آب بندی

آیا شما یک پیمانکار حرفه ای و یا مشتاق به حرفه ای بودن هستید؟ چسب بتن برای شما مفید خواهد بود! چسب مخصوص ساخت و ساز برای بتن می تواند به مشاغل بزرگ و کوچک به طور یکسان کمک کند، و آب بندی استخر و یا مکان های در معرض آب شما را آسان تر و بسیار کارآمدتر کند.

امروزه روش های مختلفی برای عایق رطوبتی سازه های بتنی و بتنی وجود دارد که هر کدام بسته به شرایط می توانند مورد استفاده و موثر واقع شوند.

چسب بتن به تنهایی نمی تواند به عنوان ماده عایق استخر مورد استفاده قرار گیرد، بلکه با مخلوط سیمان و ملات بتن استفاده می شود، آب بندی استخر بلوکی با چسب بتن اصولاً فقط در ساخت استخرهای بتنی یک تکه کاربرد دارد و در صورت قطع شدن فرآیند بتن ریزی در حین ساخت استخر، عایق کاری استخر تکمیل نمی شود.

چسب آب بندی استخر

بهترین روش عایق بندی استخر سیمانی چیست؟ بهترین روش استفاده از چسب آب بندی استخر چیست؟ در ادامه به این دو سوال پر تکرار پاسخ خواهیم داد.
بسیاری از مواد موجود در بازار مصرف می توانند عملیات جداسازی را انجام دهند، اما باید توجه داشت که به دلیل رفتار سازه در برابر فشارهای هیدرولیکی و مکانیکی معمولاً برای هر نوع سازه هیدرولیکی نوع خاصی از مصالح مورد نیاز است که تاثیرگذارترین عامل در انتخاب مواد مورد نیاز است.

این محصول علاوه بر عایق کاری سازه اجازه می دهد تا نتایج بسیار خوبی از نظر افزایش مقاومت مکانیکی سازه به دست آید که در ساخت استخرهای بتنی بسیار مورد توجه سازنده استخر قرار می گیرد. افزودنی ها باعث می شود که مقاومت مکانیکی سازه افزایش یابد.

بدیهی است که میزان مصرف هر نوع ماده ای که در ملات بتن استفاده می شود باید استانداردهای مصرف آن را داشته باشد و افزایش یا کاهش خودسرانه این مقدار نتیجه مطلوبی را به همراه نخواهد داشت. قبل از استفاده از موادی که باعث ایجاد تغییرات شیمیایی در ملات بتن می شود، بهتر است با کارشناسان متخصص تماس بگیرید تا تجربیات ارزشمند تیم های مهندسی به رسیدن به نتیجه مطلوب در پایان فرآیند کمک کند.

منبع: سایت یاپیش چسب

۳۲ بازديد
۰ ۰

طراحی سایت

طراحی سایت، فرآیندی است که برای ایجاد یک وب‌سایت به‌کار می‌رود. این فرآیند شامل طراحی و توسعه صفحات وب، انتخاب قالب، برنامه‌نویسی و ارائه محتوا است. هدف طراحی سایت، ایجاد یک وب‌سایت قابل استفاده، جذاب و کاربرپسند است.

در ابتدا برای طراحی سایت، باید هدف و نوع سایت مشخص شود. به عنوان مثال، یک سایت شرکتی، یک سایت فروشگاهی، یک وبلاگ یا یک سایت شخصی. برای هر نوع سایت، نیازهای مختلفی وجود دارد و باید بر اساس آن‌ها طراحی شود.

طراحی قالب سایت، یکی از مهمترین بخش‌های طراحی سایت است. قالب باید جذاب، قابل استفاده و کاربرپسند باشد. برای این منظور، انتخاب قالب مناسب بسیار مهم است. برخی از قالب‌ها رایگان هستند و برخی دیگر به صورت پولی عرضه می‌شوند.

برنامه‌نویسی سایت، بخش دیگری از طراحی سایت است که برای توسعه و ایجاد صفحات وب استفاده می‌شود. این بخش شامل زبان‌های برنامه‌نویسی مختلفی مانند HTML، CSS، JavaScript و PHP است. برای تولید کد بهینه و قابل استفاده، از استانداردهای برنامه‌نویسی و تکنیک‌های بهینه‌سازی استفاده می‌شود.

ارائه محتوا، بخش دیگری از طراحی سایت است که باید به دقت انجام شود. محتوای سایت باید جذاب و قابل استفاده باشد. همچنین، باید بهینه‌سازی شده و به روزرسانی منظم داشته باشد.

در نهایت، پس از ایجاد سایت، باید به بهینه سازی سایت پرداخته شود. بهینه‌سازی سایت شامل افزایش سرعت بارگیری صفحات وب، بهبود موتورهای جستجو و بهینه‌سازی تجربه کاربری است. این موارد بسیار مهم هستند و می‌توانند تأثیر زیادی بر روی موفقیت سایت داشته باشند.

به طور کلی، طراحی سایت یک فرآیند پیچیده و چندگانه است که برای رسیدن به نتیجه‌ای بهتر، نیازمند برنامه‌ریزی، تجربه و دانش فنی می‌باشد. برای طراحی سایتی که موفقیت بیشتری داشته باشد، باید به همه جنبه‌های آن توجه شود و نیازمند ارتباط صحیح و مستمر با کاربران سایت و همچنین توسعه‌دهندگان و طراحان وب باشد. در نتیجه، یک سایت کامل و موفق، نیازمند طراحی، بهینه‌سازی و به‌روزرسانی منظم می‌باشد.

طراحی سایت در اصفهان

طراحی سایت یکی از مهمترین عوامل موفقیت در فضای آنلاین است. اگر شما در اصفهان هستید و می‌خواهید یک سایت حرفه‌ای و جذاب داشته باشید، باید با مواردی مانند طرح‌بندی مناسب، قابلیت پاسخگویی به اندازه کافی، سرعت بارگیری صفحات، بهینه‌سازی موتورهای جستجو و بالا بودن تجربه کاربری آشنا شوید.

در طراحی سایت در اصفهان، باید با شناسایی مخاطبان و خدمات/محصولاتی که شرکت شما ارائه می‌دهد، شروع کرد. برای این کار، باید با مشتریان و مدیریت شرکت صحبت کرد و درکی کامل از نیازهای آنها داشت.

سپس، با استفاده از تکنولوژی‌های مدرن و استانداردهای طراحی وب، باید طراحی سایت را آغاز کرد. در این مرحله، باید طرح‌بندی و رنگ‌بندی مناسبی را برای سایت انتخاب کرد و قابلیت پاسخگویی را برای انواع دستگاه‌های مختلف فراهم کرد.

در نهایت، با بهینه‌سازی سایت برای موتورهای جستجو و بهبود تجربه کاربری، می‌توانید سایت خود را به یک سایت موفق و بازدیدکننده‌دار تبدیل کنید. برای طراحی سایت در اصفهان، بهتر است با توسعه‌دهندگان و طراحان وب حرفه‌ای و با تجربه همکاری کنید.

طراحی سایت بیمه

طراحی سایت بیمه یکی از مهمترین عوامل در ایجاد حضور آنلاین صنعت بیمه است. سایت بیمه باید اطلاعات کامل و دقیقی در مورد خدمات و پوشش‌های بیمه‌ای ارائه دهد و باید برای مشتریان قابل دسترسی و کاربر پسند باشد.

در طراحی سایت بیمه، باید با توجه به نیازهای مشتریان، طرح‌بندی مناسبی را برای سایت انتخاب کرد. همچنین، سایت باید به دور از پیچیدگی‌ها باشد و در اولویت، ارائه اطلاعات دقیق و قابل فهم برای مشتریان باشد.

با توجه به رقابت بین شرکت‌های بیمه، بهینه‌سازی سایت بیمه برای موتورهای جستجو و بهبود تجربه کاربری، بسیار مهم است. باید قابلیت جستجوی سریع و دقیق را برای مشتریان فراهم کرد و اطلاعاتی مانند شرایط بیمه، قیمت‌ها و پوشش‌ها را به شکل واضح و آسان در دسترس مشتریان قرار داد.

همچنین، سایت بیمه باید دارای امنیت بالایی باشد تا اطلاعات شخصی مشتریان در معرض خطر قرار نگیرد. در نتیجه، برای طراحی سایت بیمه، بهتر است با توسعه‌دهندگان و طراحان وب حرفه‌ای و با تجربه همکاری کنید تا بتوانید سایتی کامل و موفق را برای خدمات بیمه‌ای خود ایجاد کنید.

طراحی سایت آرایشگاه

طراحی سایت آرایشگاه یکی از راه‌های ارتباط با مشتریان و جذب مشتریان جدید است. سایت آرایشگاه باید به شکلی زیبا و جذاب طراحی شود که مشتریان جذب شوند و به آسانی از خدمات آرایشگر استفاده کنند.

در طراحی سایت آرایشگاه، باید به نیازهای مشتریان توجه شود و خدمات آرایشگاه به شکل واضحی به نمایش گذاشته شوند. همچنین، باید قابلیت رزرو آنلاین و دسترسی به جزئیات خدمات و قیمت‌ها برای مشتریان فراهم شود.

سایت آرایشگاه باید دارای طرحی حرفه‌ای باشد و در عین حال به رنگ‌هایی مناسب و جذاب روی بیاید. همچنین، سایت باید دارای طراحی ریسپانسیو باشد تا در هر دستگاهی، از جمله تلفن همراه، به خوبی قابل دسترسی باشد.

سایت آرایشگاه باید دارای بخش نظرات مشتریان باشد تا مشتریان بتوانند تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و اعتماد به خدمات آرایشگر را افزایش دهند.

در نهایت، باید به امنیت سایت نیز توجه شود تا اطلاعات شخصی مشتریان محافظت شود. بنابراین، برای طراحی سایت آرایشگاه، بهتر است با توسعه‌دهندگان و طراحان وب حرفه‌ای همکاری کنید تا بهترین نتیجه را برای خدمات آرایشگری خود به دست آورید.